شب آبگوشت خوری

۱۳۸۵ اسفند ۱۶, چهارشنبه در ساعت ۲۳:۲۷
خدایا، به خانواده ی نازی خانم و خانواده یشان نعمت فراوان ده ، برکت و روزیشان را از خانه ی آنها نگیر!!
امروز بچه ها زنگ زدند که برای فردا شب آماده باش که فردا خانه نازی خانم دعوت هستیم، برای صرف دیزی و
آب گووووووووووووووشت!!
هنوز یک ماه هم از دعوت قبلیش نگذشته است، که بنده خدا ما را دعوت کرده است. به هر حال خیلی لطف دارند. واقعاً نمی دانیم که چگونه این محبت ها را جبران کنیم؟!؟ شاید یکی از راه ها این است که وقتی ما هم در یک چنین جایگاهی رسیدیم که بتوانیم به افراد و آدم های اطرافمان که شاید از نقطه نظری در موقعیت سخت تری هستند، دست آنها را بگیریم و آنها را کمک دهیم تا بتوانند رشد کنند، و به شرایط سخت و دشوار پیش آمده نشکنند و در راه رفته نیاستند! حالا این که همین آدم ها این کار را در حق بعدی های خود انجام بدهند به انسانیت و پاک تینتی خودشان بستگی دارد. دیگر این که در زمان ممکن هر آنچه که در حد توانمان هست، و به آن شکلی که صلاح می دانیم انجام دهیم. اضافه می کنم که حتی می توان به گونه ای رفتار کرد که همین حس را به افراد بدهیم تا آدم های فعلی، برای آیندگان خود نیز چنین کنند.
یا علی
به امید دیدار و موفقیت شما دوستان

3 نظرها:

  1. Mona نوشته:

    salam
    ma ke nemidoonim nazi khanoom ki hastan, hanooz ashna nakardi mokhatabin ro ba ishoon, vali be har hal dameshoon garm :)

  2. حاجی نباتی نوشته:

    تو ی پیغام های قبلی معرفی کردم

  3. Mona نوشته:

    hehe, dafeye ghabl ham az vasat shoroo kardi, hala anyway

ترجمه شده برای بلاگر فارسی و توسط مجتبی ستوده | این وبلاگ برای تمامی مرورگرهای موجود بهینه سازی شده است
ایجاد شده با قدرت بلاگر | خوراک مطالب | خوراک نظرات | طراحی شده توسط MB Web Design